ترمه نراقیترمه نراقی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ترمه مامان و بابا

قربون شکل ماهت

سلام مامان گلی ،من خیلی تنبل شدم.خاطرات شما را دیر به دیر  ثبت میکنم .مامانی، واقعا میگم مامان خیلی سرش شلوغه با مشغله جدید که بدتر هم شده سه شنبه و پنج شنبه دانشگاه. اون هفته چون مامانی خونه تکونی داشت شما پیش بابا موندین من ساعت 7 رسیدم خونه و جمعه هم همش با بابائی بودی و بازی میکردی من هم مشغول کشیدن نقشه و حل تمرینها بودم . جمعه شب هم رفتیم خونه عمه فیروزه تو راه 1 جائی  ایستادیم که کلی ماهی کوچولو داشت و شما کلی ذوق زده شدی بابت این همه ماهی .اون شب کمی سرما خوردی برای عید هم هنوز هیچ برنامه ای نداریم چون طبق معمول بابائی سر کار میرن همین الان باهاش حرف زدم میگم اگه میشه هفته اول نره که بریم شهسوار ویلا خاله لاله ولی قبول نم...
25 اسفند 1390

خبرهای جدید

سلام عزیز دل مامان خیلی وقته که سراغ خاطراتت نیامده بودم.مامان کلی قد کشیدی و بزرگ شدی دیگه میشه گفت خانم واقعی شدی /دیگه مامی نمیکنمت حتی شبها ولی پسی رو هنوز میخوری و هنوز هم نمیتونی بگی خاله خیلی چیزهارو غلط غلوط و بامزه میگی به کنترل میگی : اُترول به خاله کماکان میگی آقا به هر چیزی که با ک شروع شه میگی اُ مثل اُجائی-پریشب که به بابا جونی میگفتی بشین راحت باش بابائی که تموم دندوناش خرد شد از اینکه این کلمات رو از کجا می آری هر کاری هم که بخواهی انجام ندی میگی بلد نیستم. به شما میگم خیلی خسته شدم بقیه کارهارو بابا انجام بدن میگی بابا بلد نیستن شما بلدین. میگم من خسته شدم میگی ترمه کمکت کنه .یا بابا وحید رفتن رو صندلی میگی بابائی ناُفتی خ...
7 اسفند 1390
1